پسرم کلاس اولی شد.
پیش دبستانی رو با اون مشکلات اولش با موفقیت تموم کردی. حالا دیگه مدیر متوجه ی هوش و استعدادت شده بود و اجازه نمیداد از مدرسش بری........منم خوب بدم نمی اومد......همونجا ثبت نامت کردیم." دبستان ره آورد" اسم خانم معلمت " سرکار خانم هلالی " بود.........روز جشن شکوفه ها یه سبد گل خوشگل برات خریدمو با هم راه افتادیم طرف مدرسه.........چه روزای خوبی بود............پسرم تو فرم مدرسه با اون کیف و کفشی که خاله نوشین جون برات خریده بودن چه خوشتیپ شده بودی......... مدرسه رو تزئین کرده بودنو یه نفرم با لباس خرگوش به بچه ها خوش آمد میگفت...........شیرینی میدادن.........عکاسم اومده بود تا از بچه ها عکس بندازه............. بعد از سخ...
نویسنده :
مامان نسرین
9:07